طب سوزنيُ افسردگى و اضطراب

طب سوزنی


طب سوزنيُ افسردگى و اضطراب

افسردگي، اضطراب و طب سوزني شواهد اثر بخشي، انجمن طب سوزني بريتانيا، فوريه 2002، نگاشته شده و تهيه شده توسط مركز منبع تحقيقاتي طب سوزني منتشر شده توسط انجمن طب سوزني بريتانيا

مترجم: دكتر سيروس سلطانيان، MD "

مجموعة منتشر شده بر اثر شواهد در قسمت خلاصه ها مي خواهيم مروري داشته باشيم بر منابع چاپ شده تا بتواند تا بتواند شواهد كافي جهت اثر بخشي طب سوزني در درمان بيماري هاي خاصي را پيدا كند. منابع اين شواهد بطور قطع از ميان تحقيقات كلينيكي، مطالعات انجام شده و مطالعات موردي بدست آمده است. بخصوص در اين مجموعة خلاصه ما مي خواهيم موردي را عرضه كنيم، بحث كنيم و در مورد اثر بخشي اين روش درماني سنجش نمائيم". افسردگي ، اضطراب و طب سوزني شواهد اثر بخشي خلاصه: اين مقاله خلاصه اي است از اثر بخشي طب سوزني بر اثر شواهد بر روي درمان افسردگي و اضطراب. منابع موجود حاكي از اين هستند كه طب سوزني يك درمان موثر در اين موارد است. در حاليكه نتايج تحقيقات و مطالعات بعمل آمده بسيار مقبول است، ولي انواع انجام شده طب سوزني و طرز انجام و طراحي تحقيقات ممكن است در پيدا كردن يك نتيجه و اختتام ما را با مشكل مواجه سازد. مقدمه: تحقيقات نشان داده است كه 1 از 4 نفر دچار نوعي اختلال رواني در طول سال مي شوند(بيردBird 1999 ). اضطراب همراه با افسدگي بر اساس آمار دفترآمارهاي ملي(ONS ،1995 )، شايع ترين اختلال شعوري در بريتاني است و نتايج نشان مي دهد كه در سال 1995 7.7% جمعيت بريتانيا دچار افسردگي و اضطراب با هم هستند. بعلاوه 3.1% بزرگسالان دچار اختلال اضطرابي جنراليزه هستند(كه شامل افسردگي نمي شود) و 2.1% دچار افسردگي بدون اضطراب هستند. تعريف اضطراب اين است كه يك حالت ترس كه ميتواند درمواقعه با يك شيء يا وضعيت شخصي وجود داشته باشد و اغلب همراه است با تغييرات فيزيولوژيكي نظير تپش قلب و نفس كشيدن سريع است. مبتلايان دچار اختلالات اجتماعي ، شغلي قابل توجه مي شوند. طبق تعريف روانپزشكان غربي معاصر ، افسردگي ماژور حملات شديد افسردگي است همراه با يك دورة افسردگي شديد براي 2 هفته ، همراه با چهار علامت ديگر كه شامل مي شوند به تغيير در ضايقه، كاهش وزن يا افزايش وزن ، اختلالات خواب ، خستگي ، احساس پوچي يا گناه، سخت فكر كردن، فكرهاي خودكشي(فلاوس در سال 2001). همچنين بايد افسردگي ماژور را از انواع يك طرفة افسردگي unipolar depression و اختلالات دو قطبي يا افسردگي-مانيا افتراق داد. علل افسردگي اساس طبقه بندي است، كه افسردگي وضعيتي كه در طي يك دورة پر استرس زندگي پيش مي آيد(كه اين نوع به افسردگي كوچك يا مينور شناخته مي شود) و افسردگي داخلي(endogenous ) كه بدون علت ثانويه بروز مي نمايد و دراثر تغييرات در مغز بوجود مي آيد. هزينة كلي مشكلات بهداشت روان در انگليس 32.1 ميليارد دلار است. در يك بررسي در سال 1993 نشان داده شد كه افسردگي به تنهايي 3 ميليارد دلار در سال در انگليس در اثر از دست رفتن قدرت كاري و هزينة منافع بيماري را به حساب بياوريم، كه هزينه مستقيم آن به سرويس بهداشت ملي 420 ميليون در سال است. در مانهاي روانپزشكي شايع ترين روش درماني جهت بيماريهاي روحي است و يك چهارم كل داروهاي مصرفي در موسسة بهداشت ملي را شامل مي شود. در انگلستان ، استفاده از ضد افسردگيها اخيرآ افزايش قابل ملاحظه اي پيدا كرده است. در طي سالهاي 1990 تا 1995، تجويزهاي ضد افسردگي 116% افزايش داشتند. داروهاي جديد ضد افسردگي (مهاركننده هاي باز جذب سروتونين مانند پروزاك) 732% افزايش داشتند. طب سوزني جهت درمان بيماريهاي روانپزشكي در چين استفاده مي شود. اسنادي كه حاوي تشخيص سنتي و درمان از زمان سلطنت هان Han در كتاب كلاسيك هاي هوانگ دي، ني جينگ و ني ني جينگ يافته شده است تنها اخيرآ درمان روانپزشكي بسوي روش غربي آن در چين سوق پيدا كرده است و از طب سوزني بطور شايعي در اين زمينه استفاده مي شود وآنها از تشخيص غربي و درمان طب سوزني بطور شايعي سود مي جويند. محققان چيني تشخيص بيماري را بر اساس DSM-4 از انجمن روانپزشكي آمريكا استفاده مي كنند و تمايل دارند كه مدل پزشكي حيات نوروترانسميتر ها و شيمي مغز بجاي روشهاي سنتي تشخيص طب چيني سود بجويند. با اختراع الكترواكوپانكچر ، پزشكان چيني اخيرآ از تكنيك هايي استفاده مي كنند كه نوعي تلفيق درمان جديد الكترواكوكانولزيوelectroconvulsive و تكنيك هاي سنتي طب سوزني است. اثر بخشي درمان طب سوزني در درمان اختلالات فكري درغرب در حال شناخته شدن است. در زمينة وابستگي دارويي همراه با مشكلات روانپزشكي ،درمانهاي نوين طب سوزني گوش اثر حياتي را در زندانها، مراكز بازپروري و مراكز روزانة سلامت فكري در كل كشور دارند. افسردگي بتنهايي يكي از 10 انديكاسيون شايعي است كه از طب مكمل و جايگزين استفاده مي شود و تعداد فزاينده اي از استفاده كنندگان از سرويس سلامت روان مي خواهند كه به درمانهاي جايگزين دسترسي داشته باشند. در مطالعه اي كه اخيرآ توسط بنياد سلامت روان انجام شده دريافتند كه 85% از آناني كه از روشهاي مكمل و جايگزين استفاده كرده اند آن را مفيد يافته اند و تعداد فراواني از آنان مي خواهند كه از روشهاي ديگر درمان استفاده كنند. جستجو در منابع موجود: جستجو در مراكز اطلاعات ARPC (ابتدا در قسمت طب سوزني قسمت مربوط به طب چيني از AMED وMEDLINE ) كه از كلمات كليدي افسردگي، اضطراب، اختلالات عاطفي، دو قطبي، اختلالات روحي بعلاوة طب سوزني استفاده كرديم. منابع فراوان ديگري پيدا مي شود كه در اين پايگاه اطلاعاتي وجود ندارند مانند اقدامات كنفرانس (هوگ هام در سال 1997 )، رسالة دانشگاهي (جانسون 1992 كه به راهنمايي ريدرر Riederer و همكاران انجام شده است) سايت اينترنتي (Flaus &Lake ،2001 ) و ارتباطات فردي (آلن و همكاران 1998) مقالات در قسمت مرور آمده است و به آنان مطالعات اوريجينال كلينيكي در مورد طب سوزني گفته ايم ( كه شامل است به قرار دادن سوزنها، الكترواكوپانكچر) براي اضطراب همراه يا بدون افسردگي كه به انگليسي نگاشته شده است، اگرچه يكي از مقالات به زبان آلماني است كه خلاصة كاملي از آن به انگليسي نيز موجود است كه توسط ايچ Eich و همكاران در سال 2000 نگاشته شده است. موارد زير اخذ شده اند: هفت مطالعة كنترل شده، چهار مطالعة كنترل نشده و يك مورد مطالعة موردي است. يكي از مطالعات كنترل شده كه توسط ريدرر Riederer و همكاران نگاشته شده آورده شده و هدف اولية آن تحقيق در زواياي نوروفيزيولوژيك طب سوزني است و بدين منظور در قسمت كلينيكي آورده شده است. در قسمت درك مكانيسم هاي فيزيولوژيك كه به آن اشاره شده است ، پيشگام در اين زمينه هان از پكن است(هان 1985). مطالعات كنترل شده: خلاصه اي از هفت طالعة كنترل شده در جدول شمارة 1 آمده است. در اين زمينه مطالعة بعمل آمده در دانشگاه آريزونا از نوع پيلوت شايسته است كه بطور بخصوصي به آن اشاره كنيم، بعلت استفاده از طراحي تحقيقاتي بينظير و پيشرفته ، تيم تحقيقاتي دانشگاه آريزونا در نظر داشتند كه استفاده از درمان جهت افسردگي ماژور را با استفاده از درمان دو سر كور ، راندومايز انجام دهند. در اين مطالعه بيماران به سه گروه تقسيم شدند ، اولين گروه طب سوزني را جهت افسردگي دريافت كرد. تشخيص هاي فردي شفاف و قابل شماره گذاري از طريق يك چارت كه از قبل فراهم شده بود و در اين زمينه به پزشك طب سوزني جهت گذاشتن طرح درماني بر اساس سندرم هاي TCM اقدام مي شد. و سپس چهار پزشك طب سوزني بطور كور جهت ارائة درمان قرار داده شدند و بجاي استفاده از طب سوزني بيهوده Sham كه داراي اثرات غير اختصاصي است ، يك گروه كنترل درمان غير اختصاصي جهت مواردي غير از افسردگي رادريافت مي كرد( مانند درد پشت). پزشك طب سوزني در مورد اينكه چه بيماري را درمان مي كند كور شده بودند و بنابر اين بيماران را بطور مساوي بين خود تقسيم مي كردند. يك گروه ثانويه كنترل از بيماران در ليست انتظار براي درمان قرار داده شدند. بعد از 8 هفته گروه اختصاصي طب سوزني 11.7 نمره بهبود پيدا كردند و گروه sham 2.9 و گروهي كه درماني دريافت نكرده بودند 6.1 و اساس محاسبه درجه بندي افسردگي بود. در نهايت ، وقتي هر دو گروه كنترل درمان طب سوزني را دريافت كردند در هفته هاي 8-16، آنها با يك سرعت بهبود پيدا كردند و نتيجة آخر مطالعه اين بود كه 64% زنان كاملآ از علائم جسته بودند. تنها راز اين تحقيقات اين بود كه بيماران در ليست انتظار بهبود پيدا كرده بودند( ميزان بهبودي بين گروه طب سوزني شده و گروه كنترل بود). بعد از آ، كه اين تحقيقت منتشر شد مولفين كتابي را چاپ كردند( آلن و شنير 2001 ) كه مراحل مرحله به مرحله بررسي و درمان افسردگي توسط طب سوزني را با استفاده از اين پروتكل كه در تحقيقات آنان بكار رفته بود توضيح مي داد. يك تحقيقات مفصل هم اكنون در دانشگاه آريزونا در اين زمينه تحت انجام است. يك تحقيقات در بخش روانپزشكي دانشگاه Mainz ( روشه و همكاران در سال 1999 ) انجام شد كه در ؟آن اين سوال مطرح شده بود كه آيا طب سوزني مي تواند افراد مبتلا به افسردگي ماژور شديد را درمان كند. آنها از طراحي استاندارد شده اي استفاده كردند( راندومايز، يك طرفه كور، كنترل شده با طب سوزني sham )، در اين تحقيقات اثر بخشي طب سوزني همراه به درمان دارويي محاسبه شد. 70 بيمار بستري در بيمارستان به سه گروه تقسيم شدند كه داروي ضد افسردگي Mainserin را دريافت مي كردند. گروه اول فقط دارو دريافت مي كرد، گروه دوم طب سوزني واقعي را سه بار در هفته براي يك ماه دريافت كرد( نقاط استفاده شده BL15 ، BL17 ، BL18 ، HT7 ، ST40,SP5,SP6,LU1 كه سوزنها چند دقيقه در محل باقي مي ماندند).گروه سوم طب سوزني sham را دريافت كرد كه پوست بطور سطحي در اطراف نقطه سوراخ مي شد. دو داور مختلف كه كه در ضمينة وضعيت واقعي و غير واقعي كور شده بودند داوري اين تحقيقات را انجام مي دادند و از سه نوع درجه بندي مختلف جهت اين منظور استفاده مي كردند. نتايج نشان مي داد كه بيماران تحت درمان با طب سوزني منافع بيشتري در مقايسه با افرادي كه فقط داروي ضد افسردگي دريافت كرده بودن نصيب آنان شده است. ولي تفاوت فاحشي بين گروه طب سوزني واقعي و غير واقعي وجود نداشت. در مطالعة ديگري در آلمان ( Eich و همكاران در سال 2000 ) از طراحي تحقيقاتي راندومايز با كنترل غير واقعي دو طرفه كور استفاده كردند. 43 بيمار با افسردگي ماينور و 13 بيمار با اختلال اضطراب عمومي generalized anxiety disorder به دو كروه واقعي و غير واقعي تقسيم شدند. درگروه واقعي سوزنها به نقاط DU20,EX6,HT7,PC6,BL62 قرار داده شد و در گروه غير واقعي در نقاط غير واقعي قرار داده شد. بعد از 5 دورة درماني دو گروه بطور مشابه عمل كردند ولي بعد از ده جلسه بهبود قابل توجهي در گروهي كه طب سوزني واقعي را دريافت كرده بودند ديده شد و علائم اضطرابي كاهش قابل ملاحظه اي پيدا كرد. اين نتايج اين سوال را بر مي انگيزند كه آيا تعداد جلسات طب سوزني يك فاكتور مهم در موفقيت درمان است و همچنين اينكه انتخاب انتخابي نقاط يك فاكتور مهم است( بر عكس مطالعة روشكه Roschke و همكاران در 1999 ). اين مطالعه بر اساس طبقه بندي موجود يك مطالعة با كيفيت خوب قلم زده شد ولي مانند مورد قبلي موارد مجهولي باقي مانده بود كه بايد جواب داده مي شد. اعتبار طب سوزني غير واقعي در مقابل گروه كنترل ، تعداد موارد بررسي شده و تلفيق دو گروه تشخيصي متفاوت در اين مطالعه . تعدادي از تحقيقات در موسسة سلامت روان در دانشگاه پزشكي پكن درمان افسردگي با طب سوزني و الكترواكوپانكچر را با درمان دارويي ضد افسردگي هاي سه حلقه اي آمي تريپتيلين مقايسه كرد. نتيج قابل توجه بود و نشان داد كه الكترواكوپانكچر جهت درمان افسردگي به اندازة داروي فوق الذكر موثر است و حتي درمورد كاستن از علائم اضطرابي از آن موثرتر است. بدون اينكه عوارض جانبي داروها را داشته باشد. اولين گروه تحقيقات در پكن (توسط لئو و همكاران در سال 1985) 47 بيمار مبتلا به افسردگي را به دو قسمت تقسيم كردند. يك گروه الكترواكوپانكچر در نقطة باي هوي و ين تنگ را براي يك ساعت هر روز 6 روز در هفته براي 5 هفته انجام دادند. گروه كنترل دوزهاي روزانه آمي تريپتيلن را دريافت كردند. بيماران هفته اي بوسيلة 2 روانپزشك مورد مصاحبه قرار گرفتند كه بطور مرتب جهت تجانس و كيفيت طبقه بندي انتخاب شده بودند. مولفين اثر درماني را بوسيلة روشي كه در چين مورد استفاده قرار مي گرفت كه به چهار طبقه تقسيم مي شوند. كه شامل بودند از درمان شده، به مقدار قابل توجهي بهتر شده، بهتر شده و بهتر نشده. 70% گروه طب سوزني شده درمان شده بودند يا به مقدار قابل توجهي بهبود يافته بودند. در حاليكه فقط 65% گروه دريافت كنندة دارو بهتر شده بودند. بعلاوه بجز براي افرادي كه احساس ناراحتي در محل تحريك مي كنند، بيماراني كه الكترواكوپانكچر را دريافت مي كنند عوارض جانبي نداشتند، در حاليكه گروه آمي تريپتيلين دريافت كرده دچار عوارض جانبي سرگيجه، خستگي، تپش قلب، خشكي دهان، يبوست شده بودند. در خلال اين مطالعه پرفسور جي هن(هن،1985 ) درمورد اثرات الكترواكوپانكچر در روي نروترنسميترهايي كه در افسردگي و اضطراب موثر هستند تحقيق كرد و در اين مورد به اندازه گيري سروتونين و نورواپي نفرين پرداخت.با اندازه گيري اثرات الكترواكوپانكچر(از طريق SP6 يا ST36 ) روي موشها و خرگوشها ، پروفسور هن توصيف نمود كه EA باعث تسريع در سنتز و آزاد سازي سروتونين و اپي نفرين در سيستم عصبي مركزي مي شود. در تحقيقات قبلي در وين در سال 1975 توسط ريدرر Riederer ، دريافت كه سوزن زدن به نقاط مخصوصي (LR3,ST36,LI4 ) باعث يافتن نروترنسميتر ها در خون و ادرار فرد مي شود. مولفين عنوان نمودند كه با توجه به اينكه موضوع اين تحقيقات در مورد افسردگي باعث بهبود موارد بيمار شده است ولي اين مطالعه يك مطالعة كنترل شدة كامل نبوده است و موارد بيمار كم بوده است و از آن نمي توان به يك نتجة قطعي دست يافت. پرفسور هن اضافه نمود كه اگرچه EA كمتر از ECT مضر است( و بنابر اين بخوبي توسط بيماران قابل قبول واقع مي شود) و به اندازة سه حلقه اي هاي ضد افسردگي موثر است ولي بايد آن را يك راه جايگزين در نظر بگيريم يا حداقل بعنوان همراه درمان دارويي به آن بنگريم. بعد از تحقيقات كوچكتر ديگري در سال 1985،EA بار ديگر با درمان آمي تريپتيلين در يك مطالعة بزرگتر در 9 استان چين مقايسه شد( توسط لئو و همكاران در سال 1990 ). 241 بيمار بستري در بيمارستان با تشخيص سايكوز افسردگي( بيشتر آنان فاز افسردگي ، دو قطبي، تعدادي از آنان افسردگي وضعيتي را داشتند)، به دو گروه تقسيم شدند و از همان روش تحقيقاتي سال 1985 استفاده شد. بجز اينكه در گروه طب سوزني شده، كپسولهاي دارونما استفاده شد. نتايج مشابه بودند، الكترواكوپانكچر به اندازة آمي تريپتيلين در فاز افسردگي دوقطبي يا در يك دورة بررسي 2 تا 4 ساله انجام شد كه از 241 نفر بيمار 148 نفر طب سوزني را دريافت كرده بودند. بيماران با افسردگي وضعيتي و اضطراب حتي بهتر از گروه آمي تريپتيلين نتيجه داده بودند. و دوباره مقدار قابل توجهي از گروه آميتريپتيلين دچار عوارض جانبي شدند كه در گروه الكترواكوپانكچر وجود نداشت. در مطالعة ديگري در دانشكدة پزشكي پكن ( توسط ينگ در سال 1994 ) استفاده از تكنيك هاي سنتي تر طب سوزني در مقابل گروه ديگري كه آمي تريپتيلين دريافت مي نمودند شد ( هر دو گروه تك قطبي و دو قطبي ) 41 بيمار بطور تصادفي انتخاب شدند كه يا طب سوزني دريافت كنند يا آمي تريپتيلين. توجه طب سوزني به مريدين دوDU و RN بيشتر بود در مريدين DU (DU12,DU14,DU20,DU24 ) و در مريدين رن (RN14,RN17 ) همراه با GB20,PC6,DU20,DU24 از طريق الكتريكي درتمام بيماران تحريك شدند. از اين نقاط بعلاوه نقاطي در جهت تشخيص سندرمهاي TCM استفاده شدند( بعنوان مثال ،گير افتادن چي كبد liver qi stagnation با نارسايي چي طحال، گير خون كبد liver blood stagnation ، و نارسايي ينگ كليه، قلب و طحال). طب سوزني 6 روز در هفته انجام شد. در گروه كنترل در شروع داروي آمي تريپتيلين 25 ميلي گرم هر روز داده شد كه دوز آن بتدريج بستگي به علائم بيمار و عوارض جانبي تا 150 -300 ميلي گرم افزوده شد. پيشرفت با استفاده از درجه بندي افسردگي هاميلتون هفته اي يك بار بررسي شد. نتايج يافته هاي بالا را تاييد مي كرد كه طب سوزني به اندازة AM در درمان افسردگي موثر است و حتي در مورد اضطراب موثرتر است. قابل توجه است كه استفاده از روش سنتي تر درمان استفاده شده در اينجا قابليت تطبيق اثرات درماني EA در مطالعات بالا را داشت. تحقيقات چيني بعلت اينكه گروه طب سوزني غير واقعي را نداشتند توسطاستيونسون در سال 1999 نقد شد كه به اين علت داراي عدم توانايي در تفكيك اثرات غير اختصاصي بود. پزشكان طب سوزني سنتي بر عكس تمايل به انجام دادن طب سوزني غير واقعي ندارند و بيشتر مي خواهند طب سوزني را با درمان طبي استاندارد مقايسه كنند. بحث در اين زمينه در مقالات قبلي چاپ شده و مطرح شده است. فقط يكي از انواع تحقيقات در اين زمينه كه توسط ( ين و همكاران در سال 1994 ) انجام شده سات از تشخيص طب سوزني و TCM و از نقاط در اين زمينه استفاده شده است ولي در موارد ديگر در اين زمينه استفاده نشده است. در صورتيكه بخواهيم يك روش استاندارد را توضيح دهيم. در اين زمينه اطلاعات كمي موجود است. هچيكدام از تحقيقات چيني يا آلماني كه توضيح داده شد نتوانستند كه اساسي را در مورد انتخاب نقاط بدست آورند ( اگرچه در مقالة آلماني زبان Eich و همكاران در سال 2000 ممكن است حاوي اين اطلاعات باشد) از لحاظ روش انجام تحقيقات، تحقيقات چيني ممكن است در اين زمينه كه ارزياب ها را كور كرده بودند( اطلاعات به آنان داده شد بجز لئو و همكاران در سال 1985) ، اما بهر جهت آنها انگيزة كافي جهت نشان دادن اثر برتر طب سوزني بر درمان هاي ديگر در درمان افسردگي را داشتند. مطالعات بعدي: خلاصه اي از مطالعات بعدي كه بدست آمده در جدول شمارة 2 آمده است. يك مطالعه از ميشيگان توسط چن در سال 1992 ، استفاده از الكترواكوپانكچر را در 85 بيمار مبتلا به بيماري مزمن در اثر استرس همراه با افسردگي وضعيتي را بررسي كرد. تشخيص هاي فيزيكي متفاوت بود سر درد، پشت درد، آرتريت، آسم در اين مطالعه گنجانده شده بود. درمان از طريق روش خود مولف كه به آن طب سوزني الكتريكي مداوم SEA گفته مي شود كه در آن بيمار مداوم بدنبال حس تحريك الكتريكي بطور مداوم در نقاط طب سوزني بود( جلسات 20 دقيقه اي هر روز، در صورت بهبود وضعيت مدت جلسه كوتاه مي شود). نقاط مورد استفاده جهت افسردگي DU20 ,Yintang,GB20,PC6 ,HT7,ST36,SP6,KI3 بود. نقاط طب سوزني جهت ناراحتي فيزيكي بر اساس قطر تفريقي طب سوزني استفاده شد. بيماران از درجه بندي خود آزمون كه توسط مولف بوجود آمده بود، بعلاوه دو عدد نمودار استاندارد افسردگي نيز در اين مطالعه استفاده مي شد.78.8% احساس بهبود در بيماري فيزيكي خود مي كردند. مولف اضافه كرد كه متد SEA باعث آزاد شدن سروتونين مغزي مي شود كه اثرات ضد افسردگي و سر كننده را دارد. او گزارش داد كه بسياري از بيماران مي توانند داروهاي ضد افسردگي خود را قطع كنند. اگرچه اين مطالعه ثابت مي كرد كه طب سوزني روي افسردگي اثر دارد ولي بعلت تفاوت در بيماران درمان شده و همچنين فقدان ارزيابي خارجي نظر سنجي در اين مورد سخت است. در حاليكه تشويق بيماران جهت فعاليت ممتد در زمينة relaxation ممكن است از لحاظ كلينيكي پسنديده باشد ولي مي تواند با ايجاد اثرات غير اختصاصي بر روي relaxation و هوشياري موثر باشد. يك مطالعه از چين اثرات طب سوزني را جهت كاهش اضطراب و افسردگي در بيماران داراي بيماري فيزيكي مزمن بررسي كرد و پيدا كرد كه وضعيت رواني بيمار باعث تشديد وضعيت فيزيكي مي شود و دراين دورة معيوب بدتر شدن سلامت مي شود( دونگ در سال 1993 ). 68 بيمار بطور اختصاصي جهت اضطراب و يا افسردگي درمان شدند كه نقاط طب سوزني استاندارد جهت آنان برگزيده شد. درجه بندي اضطراب و افسردگي قبل و بعد از درمان بكار رفت. يك ماه بعد اضطراب به حد طبيعي در 70% موارد به حد طبيعي بازگشت و در 90% موارد افسردگي به وضعيت طبيعي بازگشت. اگرچه اين مطالعه روي اثر بخشي طب سوزني در درمان وضعيت رواني تكيه دارد و اثرات آن در بهبود وضعيت فيزيكي همچنين وجود دارد ولي اثرات آن در وضعيت فيزيكي مشاهده نمي شود. يك مطالعه پيلوت در انتهاي شرقي لندن(هوگ هام 1997 ) روي دو مركز سلامت روان فوكوس كرده بودند. بيماران 8 دورة درمان طبي سوزني دريافت كرده بودند و بدانان گفته شد كه ط سوزني چه اثري روي سلامت كل آنان دارد. جهت اثر گذشته نگر، پزشك طب سوزني و كارمندان جهت ارزيابي اثر درماني طب سوزني بر اساس قياس مشابهي سنجيده شدند. بيماراني كه طب سوزني دريافت داشته بودند با ديدن اثر درماني طب سوزني تحت تاثير قرار گرفتند و متوجه شدند كه بهبودي قابل توجهي در علائم آنان رخ مي دهد. پزشكان طب سوزني و كارمندان اثرات كمتري مشاهده كردند. اگرچه تعداد افراد تحت درمان قرار گرفته كم بودند و مطالعه توسط يك ارزياب خارجي مورد ارزيابي قرار نگرفته است. ولي باعث نظر بسيار مثبت سرويس هاي سلامت رواني نسبت به طب سوزني شد. يك تحقيق اخير در مورد اثرات طب سوزني گوش روي زنان با مشكلات طولاني مدت رواني نشان داد كه نه تنها سلامت روان آنان را بهبود بخشيده است بلاكه خواب ، خود باوري و انگيزش آنان نيز بهبود يافته است( ميلر 2001 ). بازهم در اين مطالعه تعداد بسيار كم بودند "11 بيمار و نتايج حاصله را بايد با توجه قابل توجهي مورد نظر قرار داد. مطالعات موردي: رمپيس Rampes و همكاران در سال 1993 مطالعه اي را منتشر كرد كه در آن يك زن 33 سالة انگليسي با بيماري اضطرابي فراگير 6 دورة طب سوزني هفتگي را دريافت كرد( از نقاط استفاده شده LR3,SP6,ST36,TB16,REN13 بود و جريان برق به نقطة LI4 وصل شد. سوالات كلي سلامت و درجه بندي خود تنظيمي اضطراب از نوع زونگ در روز اول و 8 هفتگي و سه ماه بعد و 6 ماه بعد انجام شد. بعد از اتمام دورة درماني كاملآ آزاد بود و در اندازه گيري هاي بعدي در 3 ماه و 6 ماه نيز پيشرفت نشان داد. مولفين قانع شدند كه طب سوزني داراي اثر اختصاصي درماني است و اين در حالي بود كه آنان ذاز اثر غير اختصاصي دارونما و اينكه هر هفته بايد آرام بنشيند هم ممكن است در اين مورد موثر باشد و آنان اميدوار بودند كه طب سوزني اثر بيشتري در روانپزشكي آينده داشته باشد. بايد توجه كرد كه موفقيت درماني در اين مورد از طريق درمانهاي هفتگي طب سوزني حاصل شده بود همچنانكه در غرب متداول است كه طب سوزني را در كلينيك هاي خصوصي هفته اي يك بار انجام مي دهند. اختتام: مشاهدات اين مطالعات نشان مي دهد كه طب سوزني مي تواند يك اثر مهم در درمان افسردگي و اضطراب داشته باشد. مقالات در اين زمينه حاكي از اين است كه طب سوزني باعث بهبود كامل اين شرايط مي شود. خوشبختانه جهت اهداف تحقيقاتي، تعدادي از مقياس ها براي افسردگي و اضطراب درست شده است كه هم در تحقيقات غربي و هم در نوع شرقي بكار رفته اند تا بتوانند كرايتريا و ميزان پيشرفت را محاسبه كنند. اگر چه تفاوت در نوع طب سوزني بكار رفته سوال برانگيز است. تفاوت فاحشي بين طب سوزني الكتريكي با استفاده از دو نقطه در سر همچنانكه در تحقيقات چيني بكار رفته و اساس 5 ماده اي درمانهاي وابسته به فردي استفاده شده توسط هوگ هام 1997 وجود دارد. اگرجه نوع قبلي آن اگرچه موثر است ولي كمتر توسط اعضاء انجمن طب سوزني بريتانيا مورد استفاده قرار مي گيرد. درمورد اثرات درماني الكتريسيته ممكن است به اثر طب سوزني مربوط باشد. نتايج تحقيقات روشكه و همكاران در 1999 اين سوال را مطرح مي كرد كه طب سوزني غير واقعي چقدر مي تواند موثر باشد( براي نمونه ،تا چه مقداري اين درمان فعال است نه يك دارونما) اما RCT آلماني تلاش دارند نشان دهند كه برتريتي بين نوع واقعي و غير واقعي وجود دارد. در حقيقت هر دوي اين تحقيقات تعداد بكار گرفته شده كمتر از آن هستند كه چيزي را ثابت كند. طراحي مدل آريزونا در اين زمينه يك شاهكار است كه چگونه مي توان يك تحقيقات در مورد طب سوزني را انجام داد( در مورد اينكه چگونه يك گروه كنترل را بدست آوريم، چگونه تشخيص افتراقي را قرار دهيم در حاليكه شرايط كنترل شده را بعمل آوريم و چگونه بطور موفقي هم انجام دهنده و هم بيماران را در اين زمينه كور كنيم.) يك مطالعة تمام عيار بر اساس معياهاي بالا هم اكنون در ايالت متحده در حال انجام است و قياس مشكلات سلامت رواني به آنان سپرده شده است و نتايج خوشبينانه اي از آنان در مورد اثر طب سوزني بيرون آمده و ديگران در راه هستند. در اين زمينه تحقيقات كمي در زمينه اثر طولاني مدت طب سوزني وجود دارد. دو زمينه در اين مسئله مطرح است. 1-ارزيابي كامل را بعد از تحقيقات انجام دهيم. در مطالعة چيني توسط لئو و همكاران در سال 1990 بررسي 2 تا 4 ساله اي انجام شده ولي متاسفانه فقط توانستند با 60% موارد صحبت كنند. 2- در نظر بگيريم كه امتداد درماني در يك مقيسه متوسط و رداز مدت را انجام دهيم و دراين صورت، طبيعت اين رژيم چگونه خواهد بود.و اين در صورتي است كه نتوانيم تحقيقات مفصل تري بعمل آوريم. با كمل تشكر از دانيال ماكسول و مارك بووي كه در زمينة تهيه اين مقالة خلاصه اي به ما كمك كردند.


تاریخ انتشار: 1393/12/10 13:17