تاريخچه طب سوزنى

طب سوزنی

طبق اسناد تاريخي، طب سنتي چين قدمت چندين هزار ساله دارد. در كتاب‌هاي معتبر قديمي چين اشاره به كاربرد اين طب در 2500 سال قبل از ميلاد مسيح شده است.
كتاب معروف Yellow Emperor's Internal Classic كه در قرن 200 قبل از ميلاد نوشته شده، حاوي مطالب پاتولوژي، متد‌هاي تشخيصي و درمان طب سنتي چيني مي‌باشد. لوازم پزشكي سنگي كه در چين باستان استفاده مي‌شده نيز كشف شده‌اند كه به آنها Brain Stones مي‌گويند.در عهد باستان چين، بشر كشف نمود كه با فشار دادن به مناطق خاص بدن مي‌تواند بسياري از بيماريها را مداوا كند. نحوه درمان ابتدا با فشار دادن و سوراخ كردن يا فرو كردن ابزارآلات سنگي به مناطقي بر روي بدن بود. باستان‌شناسان كشف كرده‌اند كه قدمت اين نوع لوازم حتي به 8000-2000 سال قبل از ميلاد مسيح بر مي‌گردد. از زمان پيدايش عصر فلز، سوزنهاي فلزي ابداع شدند.سوزن‌هايي از جنس طلا و نقره كشف شده‌اند كه قدمتي حدود 113 سال قبل از مسيح دارند.انقلاب سال 1911 باعث خاتمه سلسله پادشاهي (Qing Dynasty) و آغاز چين نوين شد. در عهد اين تحول مسائل سنتي چين به كناري گذاشته شدو غربي شدن به شدت رواج يافت. حتي بطوريكه طب سنتي چين بصورت ناهنجار و بي‌فايده در مقابل طب مدرن جلوه داده شد. انستيتوهاي دولتي خواستار متوقف شدن طب سنتي شدند و هرگونه استفاده و يا پيشرفتي در اين زمينه ممنوع گرديد. ولي با اين حال در مجامع روستايي، طب سنتي جهت مراقبتهاي پزشكي استفاده مي‌گرديد. مائو زدانگ (Mao Zedong) رهبر با نفوذ چين، در سال 1921 حركت كمونيستي را آغاز نمود. او و ارتش وي در سال 1934 جهت مراقبتهاي بسياري از مسائل درماني به طب سنتي كه در آن زمان غير قانوني بود، روي آوردند. تدابير سياسي مائو از يك طرف و نتايج موثر درماني اين طب از طرف ديگر تاثير زيادي در احياي طب سنتي چين گذاشت. در سالهاي 1950-1940 بنا به دستور مائو، مطالعات در زمينه طب سنتي گسترش فراوان يافت و دانشكده‌هاي زيادي جهت آموزش آن تاسيس شدند كه با تلاش تعداد زيادي از محققين علمي، استفاده از طب سوزني و گياهي در اغلب بيمارستانهاي آن زمان به صورت رسمي و استاندارد شكل گرفت. امروزه كشور چين، طب سنتي را در آغوش خود گرفته و در تمامي نقاط اين كشور استفاده وسيع دارد.در اكثر دانشكده‌هاي پزشكي چين دو خط تحصيلي مقرر گرديده است و دانشجويان مي‌توانند در زمينه پزشكي سنتي و يا كلاسيك تحصيل كنند، لذا پزشكان چيني به دو نوع سنتي و كلاسيك در اين كشور وجود دارندو جهت ارائه خدمات درماني بهتر، همديگر را حمايت مي‌كنند

در سايه زحمات و تفكرات چيني ها طب سوزنب به شكل مدرن و استاندارد درآمد و موفقيت‌هاي روزافزون و نتايج درماني چشمگيري را ازآن خود نمود، تا جايي كه در قرن 16 مورد توجه اروپائيان قرار گرفت و براي اولين بار به فرانسه و سپس به تمامي اروپا و حتي آمريكا گسترش يافت و بعد‌ها مورد تأييد W.H.O قرار گرفت. اولين دانشكده بين‌المللي طب سوزني در سال 1975 از طرف W.H.O در پكن تأسيس گرديد و به دنبال آن دو مركز آموزشي ديگر سازمان جهاني بهداشت در شهر‌هاي شانگهاي و نانجينگ راه‌اندازي شدند. امروزه در اكثر كشور‌ها اين دانشكده‌ها تأسيس گرديده و مشغول آموزش به علاقمندان در اين رشته مي‌باشند. طيف اثر اين تكنيك درماني در مداواي بيماريها و آسيب‌هاي ايجاد شده بسيار وسيع است و بنا به تأييد W.H.O حدود پنجاه نوع بيماري با اين روش قابل درمان مي‌باشد كه چند مورد از اين قرارند: فلج بعد از سكته‌هاي مغزي، اسپاسم دستگاه گوارشي، نورالژي عصب سه قلو، آسم، سينوزيت، وزوز گوش (tinnitus)، تسكين درد و التهاب لوزه‌ها،

 اروميه -آقاي دکتر امير ايپکچي زاده متخصص طب سوزني

 

تاريخچة تلفيق طب سوزني و پزشكي در بريتانيا:

به مناسبت بيست و پنجمين سالگرد تاسيس انجمن طب سوزني بريتانيا

پيتر بالدري Peter Baldry

پزشك بازنشسته، پرشور، انگلستان

مترجم:آقاي دکتر سيروس سلطانيان از مهاباد

طب سوزني بطئر اوليه در چين مورد استفاده قرار گرفت، احتمالآ دربيش از  2000 سال توسط چينيان مورد استفاده قرار مي گرفته است. وقتي طب سوزني در قرن 17 به غرب رسيد اصول آن با اطلاعات علمي ساختمان و عملكرد بدن تعارضاتي داشت و اين باعث شد كه پزشكان در بريتانياي كبير آن را رد كنند. اگرچه افرادي بودند كه با اشتياق از سوزن زدن بخصوص به نقاط حساس استفاده مي كردند ولي طب سوزني بطور عمومي در كشورهاي فرانسه و آلمان قبول شده بود و در آنجا بود كه پزشك بريتانيايي فليكس من Felix Mann در دهة 1950 با آن برخورد پيدا كرد. او بعدآ به تدريس طب سوزني به پزشكان پرداخت و سمينارهاي منظمي را در لندن برگزار كرد كه از آنجا بود كه انجمن طب سوزني پزشكي بريتانيا در 1980 منشاء گرفت BMAS . رسم برگزاري سمينارهاي دو سالانه يك بار هنوز وجود دارد. انجمن ارتباطات بسياري با طب سوزني كاران بين المللي دارد و يكي از اعضاء موسس انجمن طب سوزني پزشكي بين المللي و تكنيكهاي مربوط به ان استو تاكنون دو بار برگزار كنندة كنفرانسهايي در اين رابطه بوده است. انجمن در استاندارد كردن نام گذاري مريدينها كه در سال 1990 منتشر شد نيز دخالت داشت. جورنال علمي انجمن طب سوزني در پزشكي در 1981 بنيان گذاري شد و از لحاظ بين المللي شناخته شده است و پاية اساسي اطلاعات مي باشد. انجمن دوره هاي منظمي در سطوح مختلف برگزار مي كند و كگواهيهاي تخصصي و ديپلم اهدا مي كند. عضويت جهت دست اندركاران بهداشتي مختلف ممكن است و هر روز به تعداد آنان افزوده مي گردد و هم اكنون نزديك به 2500 عضو دارد. دفتر هاي انجمن در چه شير و لندن است.

بسياري از اعضاء منفرد برخورد پزشكي غربي با طب سوزني داشتند و اظهار مي كنند كه سوزن گذاري يك نوع تحريك عصبي-عضلاني است و ربطي به مريدين و نقاط طب سوزني ندارد. انجمن بخصوص علاقة وافري به درمان درد اسكلتي عضلاني از طيق تحريك نقاط مايو فاسيال دارد. اعضاء انجمن با اهداء كتاب، تحقيقات علمي و كلينيكي و مقالات مروري باعث افزايش بار ارزشي طب سوزني گرديده اند. انجمن اميدوار است كه با اثر گذاري فزايندة ان باعث افزايش استفاده از طب سوزني و ارزيابي علمي طب سوزني شود كه همة آنها در جهت منافع كل جامعه متمركز است.

لغات كليدي:

طب سوزني، تاريخچه، تلفيق، انجمن طب سوزني پزشكي بريتانيا.

تاريخچه:

جهت توضيح اينكه چه وقايعي باعث ايجاد انجمن طب سوزني پزشكي بريتانيا در سال 1980 شد لازم است كه حوادث قبل از ان را مرور كنيم.

معرفي جهان غرب به طب سوزني چيني:

چينيان از يك روش درماني پيچيده اي كه شامل قراردادن سوزن به بدن بود از قبل از حداقل 2000 سال قبل استفاده مي كردند حتي قبل از اينكه مردم در غرب دربارة آن بدانند اولين كساني كه در مورد طب سوزني اخباري را به بيرون چين منتقل كردند ميسيونرهاي مذهبي بودند كه در بازگشت از چين ان را عنوان مي كردند.و همچنين افسران پزشكي كه توسط كمپاني هلندي هند شرقي در قرن 17 استخدام شده بودند نيز اخباري را به گوش مردم مي رساندند.

بر اساس اصولي كه اين كار انجام مي شد با دانش اناتومي كه درقرن 16 بوجود امده بود در منافات بود كه پايه گذار ان اناتوميست ايتاليايي آندره ورساليوس Andreas Versalius و پزشك انگليسي ويليام هاروي بودند. علت ديكر در رد اين روش اعتقاد پزشكان غربي به عجيب و غير قابل قبول بودن ان بود.

نوپيدايي علاقه به طب سوزني در جهان غرب در طي قرن 19 شروع شد:

بر اساس رد اولية آن بسيار عجيب بنظر مي رسد كه در طي قرن 19 بسياري از پزشكان در انگليس، فرانسه و آلمان آن را دنبال مي كردند.

در انگليس دو پزشك نخستي كه در اين باره نوشتند در لندن زندگي مي كردند. يكي جراحي بود به نام جي ام چورچيل  JM Churchill كه در دو كتب در سال 1821و 1828 در بارة طب سوزني نوشت. ديگري جان ايليوت سون John Elliotson پرفسور طب در بيمارستان دانشگاهي كالج بود كه در اين باره مقاله اي را در سال 1827 نوشت. هيچكدام از آنان از روش طب سوزني چيني استفاده نمي كردند بلكه آنان دردهاي مايو فاسيال را با گذاشتن سوزن در نقاط حساس درمان مي كردند كه اين روش پايه گذاري روش فعلي سوزن گذاري در نقاط محرك مايو فاسيال است. اگرچه هر دوي انان اثرات درماني اين روش را ديده بودند و آن را با اشتياق گزارش كرده بودند ولي در جلب رضايت ساير همكاران در استفاده از اين روش فايق نيامدند و علت ان اين بود كه نمي دانستند كه اين روش چگونه عمل مي كند. 

علي رغم اينكه در آخر آن قرن ، پزشكان شاغل در بيمارستان عمومي شي فيلد و درمانگاه ليدز گزارش كردند كه از طب سوزني جهت تسكين درد عضلاني استفاده كرده اند.

بنام ترين پزشكي كه از طب سوزني در آن زمان استفاده كرد سر ويليام اوسلر بود. او ابتدا در هنگامي كه به بعنوان يك پزشك جوان در دانشگاه مك گيل در مونترال، كانادا كار مي كرداين عمل را انجام داد و بعد كه در ابتداي قرن بيستم پرفسور دانشگاه اكسفورد شد نيز ان را دنبال كرد.

در كتابهاي خود كه در سال 1912 منتشر شد او پيشنهاد كرد كه از سوزن جهت درمان درد پشت استفاده كنند و در آن زمان به درد پشت لامبگو مي گفتند.

با تمام برجستگي اوسلر باز طب سوزني در بريتانيا گسترش نيافت و براي اين منظور 46 سال ديگر وقت لازم بود كه پزشكان به طب سوزني علاقه پيدا كنند.

آنچه در فرانسه و آلمان اتفاق افتاد كاملآ متفاوت بود . در فرانسه برلوزBerlioz پدر يك آهنگ ساز برجسته كتابي بنام " طب سوزني طب سنتي چيني " در 1816 نوشت و سارلاندير Sarlandiere يك پزشك پاريسي از پيشگامان استفاده از الكترواكوپانكچر در 1825 بود. اين روش درماني بسرعت در اين كشور رشد كرد و از آن موقع تاكنون انجام مي شود. در آلمان مقالاتي كه مويد كاستن درد روماتيسمي از طريق گذاشتن سوزن به بدن بود توسط برن اشتاين و لوهمير در اوايل قرن 19 منتشر شد. اين باعث پايه گذاري استفاده از اين روش جهت درمان اين موارد و موارد و بيماريهاي ديگر از آن موقع تاكنون شده است.

طب سوزني در بريتانيا از دهة 1950 :

توسعة طب سوزني در بريتانيا هم اكنون به مقدار زيادي مرهوم زحمات ريش سفيدان اين رشته مانند فليكس مان Felix Mann است.او از كالج مالورن Malvern در يورك شاير فارغ التحصيل شد و تحصيلات پزشكي را در دانشگاه كمبريج و بيمارستان وست منيستر لندن گذراند. او در سال 1955 با طب سنتي چيني آشنا شد، او يك داناي زبان بود و دوستان فراواني در اروپا داشت و او بعنوان يك طبيب تازه كار به فرانسه و آلمان رفت و در آنجا وقتي ديد كه چقدر اين روش درماني موثر است. در ان موقع اين موفقيت نيز به او حاصل شد كه توسط دكتر آنتون استروبل در مونيخ و پروفسور بوناي بيشوك در وين و دكتر ون ناح Van Nah در منت پولير به آموزش طب سوزني بپردازد.

بعد ازاين تعليمات او به دو نفر چين شناس به نامهاي ديويد اون و فرانك ليو مراجعه كرد. و از انان آموخت كه چگونه چيني اموز و قديمي را بنويسد و پس از ان عازم شرق شد و به پكن، نان كينگ و شانگهاي رفت.

در بازگشت از چين در سال 1958 زير نظر نگاه تيز و گاهآ دشمنانة اعضاء گروه پزشكي بريتانيا نسبت به طب سوزني قرار داشت ولي او با پشت كار در خور تحسين اطاقهايي را در قسمت غربي لندن تهيه كرد و در آنجا بكار اشتغال ورزيد، بدين هدف كه بتواند هم به درمان بيماران بپردازد و هم بعنوان مركز آموزش طب سوزني از ان استفاده كند.

در ابتدا فقط پزشكان انگشت شماري در كلاسهاي او حاضر مي شدند ولي در دهة 1970 اين مشتاقان به فراگيري افزايش قابل توجهي يافتند. اين علاوه بر توانايي او در آموزش طب سوزني نتيجة تغيير اذهان عمومي به طب سوزني نيز بود و اين اين تغيير روند حاصل اتفاقاتي است كه در اين دهه اتفاق افتاده است.

حوادثي كه باعث مقبوليت طب سوزني شد:

يكي از اين حوادث ملاقات دوستانة پرزيدنت نيكسون از چين در سال 1972 بود. در اين سفر به او و همراهانش نشان دادند كه چگونه طب سوزني درد بعد از جراحي را از بين مي برد. اين باعث شد كه پزشك همراه او والتر تاخ Walter Tkach در برگشت به به ايالات متحده يك مقالة مفصل با عنوان تهيج كننده اي به نام " من طب سوزني را ديدم كه چگونه كار مي كند" در يكي از مجله هايي كه عموم مردم از ان استفاده مي كنند چاپ كرد. اين مقاله دو اثر داشت يكي اين بود كه نظر عمومي متوجة طب سوزني شد و ديگري و از آن مهم تر اينكه اعضاء برجسته اي از پزشكان هم در ايلات متحده و هم در بريتانيا به چين رفتند تا بتوانند به چشم خود ببينند كه اثر بخشي اين روش درماني چگونه است. در ميان آنها جان بونيكا بود كه بعدآ پرفسور بيهوشي در دانشگاه واشنگتون ايالات متحده شد و نمايندگان مختلفي از انجمن تحقيقاتي لندن نيز با آنان بودند.در ان زمان تعدادي از پيشرفت هاي ميمون و مفيد در مورد نوروفيزيولوژي درد اتفاق افتاده بود كه كمك مي كرد كه مكانيسم هاي احتمالي اثر طب سوزني را در مورد كنترل درد درك كنيم.اولين اين اختراعات شامل تحقيقاتي مي شد كه توسط مل زاك Melzack و وال Wall از سال 1950 به بعد شروع شده بود كه انان زمينة انتقال مركز گرا را بررسي كردند و همچنين در مورد جمع اوري اطلاعات در مراكز درد ساز كارهاي موثري انجام دادند و انان اين مطالب را در كتاب " بمبارزه طلبيدن درد " كه در سال 1982 منتشر شد منعكس كردند.

دومين كشف در اين رابطه كشف گيرنده هاي پپتيدي داخل مخدر در سيستم عصبي بود كه توسط سولومن سنيدر در دانشگاه جان هاپكينز در بالتمور مريلند و كانديس پرت در مركز ملي سلامت روان در سال 1973 انجام گرفته بود.

سومين كشف دو سال بعد توسط هاجز Hughes و همكارانش در دانشگاه آبردين، اسكاتلند در مورد پپتيدهاي مخدر كه بطور طبيعي در بدن وجود دارند و به اين گيرنده ها متصل مي شوند بود.

وسپس تعدادي از افراد محقق در سرتاسر دنيا ثابت كردند كه اين پپتيدهاي مخدر كه بطور طبيعي در بدن وجود دارند در اثر طب سوزني  روي از بين بردن درد روي گيرندة درد نقش دارند . اين محققان شامل پرفسور هان Han در دانشكدة پزشكي پكن، چين و پرفسور پورنذ Pomeranz در دانشگاه تورنتو، كانادا و ويكي كلمنت-جونز Vicky Clement- Jones با پرفسور بسرBesser و ريزRees در بيمارستان بارتولوو در لندن، بريتانيا بودند.

تاسيس انجمن پزشكي طب سوزني بريتانيا:

بعد از اينكه دوره هاي فليكس من Felix Mann در طب سوزني تاسيس شد او سمينارهاي ساليانه دو باري را جهت آنان كه طب سوزني را نزد او آموخته بودند تدارك ديد و در نتيجه انجمن طب سوزني در لندن شكل گرفت و فليكس مان بعنوان رئيس انتخاب شد. تعدادي از اعضاء انجمن، ورجينيا كمپ، آنتوني كمپبل، كيت گلين-اسميت، آلن گرنتس Grants ،جوليان كن يون،آلكس مك دونالد،تد ردفرن و مايكل روبرت بود.

در سال 1978 اعضاء طب سوزني لندن به چين رفتند وهدف از اين سفر حقيقت يابي بود كه توسط جوليان كن يون Julian Kenyon ساماندهي شده بود. در طي سفر او و ورجينيا كمپ نياز اصلي وجود يك انجمن ملي را مورد بحث قرار دادند. و اين پيشنهاد را به اعضاء انجمن دادند. وقتي در مورد اين طرح به توافق رسيدند كميتة راهنما تشكيل شد كه شامل ورجينيا كمپ، كيت گلين اسميت،جوليان كن ويون و تدردفرين زير نظر الكساندر مك دونالد بود. مشاورة حقوقي توسط شوهر ويرجينيا، جان (كه يك وكيل بود و امر مشاور حقوقي انجمن را نيز عهده دار بود) انجام مي شد. آنها يك اساسنامه نوشتند و آنرا به نظام پزشكي بريتانيا دادند.

كنفرانس آغازين انجمن BMAS :

در بهار 1980 در هتل دورمي انجمن تشكيل شد:

در 1983 انجمن نمايندگاني را به اولين كنفرانس بين المللي طب سوزني پزشكي در وين فرستاد كه انجمن طب سوزني بريتانيا بعنوان يك بناگذار انجمن بين المللي طب سوزني پزشكي و تكنيكهاي مربوطه شناخته شده است و بعنوان سازمان چتري براي طب سوزني پزشكي در دنيا عمل مي كند. مرسوم است كه انجمن طب سوزني بريتانيا خزانه دار اين مركز راتعيين كند و اولين انان ديويد داوسون بود و بعد از آن سيمون هي هو و سپس پاله روستد اين سمت را در اين سازمان ايفا مي كردند. انجمن طب سوزني بريتانيا مفتخر شد كه در سال 1986 دومين انجمن علمي بين المللي طب سوزني جهان را در محل انجمن برگزار كند. دوستان ما در سطح بين المللي تحت تاثير كارهايي كه انجمن ما جهت ارتقاء اين رشته انجام داده بود قرار گرفته بودند و بلا شك تحقيقات علمي ما در اين زمينه اثر گذار بود. بعد از ان ما دو كنفرانس جهاني ديگر را نيز در بات در سال 1993 و ادينبورگ در سال 2002 برگزار كرديم.

انجمن بطور شاياني در تلاشهاي سازمان بهداشت جهاني بين سالهاي 1984 و 1986 در استاندارد كردن طب سوزني نقش فعالي داشت و باعث برگزاري سمينارهاي متعدد و ديپلماسي شاتل كه در هنگ كنگ تشكيل شده بود داشت. و انجمن تنها نمايندة بريتانيا در اين سمينارها بود. در حد اعلاء اين تلاشها مي توان به اثر انجمن در استاندارد كردن شاخه هاي مريدين كه در گزارش 1990 گزارش شد اشاره كنم.

انتشارات انجمن:

مجلة طب سوزني در طب:

آلن گرانت اولين شمارة مجله را به نام طب سوزني در پزشكي در سال 1981 منتشر كرد. در اولين مقاله سر دبير ان نوشت"هدف انجمن تحريك و تشويق استفاده از طب سوزني علمي بعنوان قسمتي از فعاليت پزشكي است".

جورنال هم اكنون در تماس با شما و موارد تازه و اصلي و تحقيقات پزشكي اعضاء ديگر را از طريق پيشرفتهاي پزشكي به چاپ مي رساند.ما اميدواريم كه از طريق مجله و فعاليت هايمان سهمي در ايندة طب سوزني بريتانيا داشته باشيم.

در سال 1988 سيمون هي هو سر دبير شد و در اثر فعاليت هاي ايشان ، مجله موفق شد كه در ليست بين المللي اطلاعات در سال 1996 به بعد قرار بگيرد. اين مركز شامل Enbase ، Index medicus ،مدلاين و AMED ( كتابخانة بريتانيا) و CINAHL ( پرستاري و رشته هاي مرتبت بهداشتي) است. جورنال و مقالات ان از طريق وب سايت مربوطه قابل دسترسي است.

در سال 2000 مايك كومينيگ سردبير شد و مسئول نگارش روزانه و توليد جورنال گرديد. او همراه ژاكلين فيلشر مسئول تغيير جورنال به سطحي بودن كه از لحاظ بين المللي مطرح تر باشد و بتواند در مجامع علمي پزشكي قابل قبول تر باشد.

جالب است بدانيد كه هم اكنون دو مولف ديگر نيز دارد. در سال 2004 آدريان وايت سردبير شد و MS Joy Ogdem هم مولف است و هم مدير نويسندگان. مجمع نويسندگان داراي يك متخصص آمار دكتر سوزان اشلي و هشت نفر پزشك طب سوزني با تجربه است. و هيئت مديرة مولفين بين المللي 23 نفر هستند كه افراد شاخصي در زمينة طب سوزني هستند.

جورنال هم اكنون جميع توان خود را در انتشار مقالاتي قرار داده است كه زواياي اصلي كلينيكي ، تجارب و تكنيكي را از طريق روش علمي غربي جهت درك كاملتر نوروفيزولوژي و اناتومي طب سوزني معطوف كرده است. هم اكنون 7000 نسخه از ان در هر شماره به چاپ مي رسد كه جهت اعضاء ارسال و همچنين به فيزيوتراپيست هاي به مجوز و انجمن طب سوزني سوئد و فنلاند و ساير مشتركين ارسال مي گردد.

نكته:

يك ابداع مهمي از بهار سال 1996 در انتشار دو سالانة مجله بوجود آمد كه به آن نكته مي گفتند با معرفي آن توسط كولين لوئيس يك پزشك در گيله فورد شكل گرفت. و تا سالها خود او مقاله داده مي شد. بعد از آن اول ماري جيمز و اخيرآ جوليان پريس مدير رئيسه انجمن عهده دار اين سطور بودند.

كولين در مقدمة اولين مقاله نوشت" به اولين انتشار اخبار براي اعضاء انجمن طب سوزني پزشكان بريتانيا خوش آمديد . اين خبر نامة شما است بنابر اين عقايد خود را به من دربارة انجمن و طب سوزني منتقل كنيد. اين قسمت جهت مقالات سنگين تحقيقاتي يا كاوشهاي وسيع در اطلاعات نيست بلكه از ايده هاي ساده تر استفاده مي شود كه مانند اينكه شما چگونه طب سوزني را انجام مي دهيد و يا در چه مواردي انجام مي دهيد و اينكه اگر ايده هاي مفيدي جهت بهبود روش كار داريد ان را ارئه كنيد تا ديگر همكاران بتوانند از ان استفاده كنند و يا اينكه براي كار خود چه وسايلي را مي خواهيد بخريد و يا اينكه از طرف انجمن چه كمكي بر مي ايد."

يكي از مزاياي انتشار ان اين بود كه چگونه اعضاء انجمن مي توانند مشكلاتي كه در طي كار ساير اعضاء پيش مي ايد حل كنند يا حتي از نظر كارشناس خبرة ديگري جهت حل مشكلات كلينيكي اعضاء كمك گرفته شد.

وب سايت انجمن پزشكي طب سوزني بريتانيا:

نقش برجستة اطلاع رساني جهت طب سوزني غربي هم به پزشكان و هم به مردم با راه اندازي وب سايت انجمن توسط كولين لوئيس در 1996 حل شد. صفحات اين وب سايت از آن موقع تاكنون اضلفه شده اند و از سال 1998 روت ليوينگ ستون وظيفة به روز رساني آن را عهده دار شد. صفحات شامل قسمت اعضاء ، اخبار، اسناد، منابع و همچنين صفحات جورنال و اطلاعات لازم جهت بيماران است.

دوره هاي آموزشي انجمن:

در 1982 آلن گرافت پيشنهادش را به ويرجينيا كمپ كه در ان زمان مدير انجمن بود داد كه اعضاء با سابقه تر به دادن دوره هاي آموزشي بپردازند. اولين آنها در تعطيلات آخر هفته در هاي وي كامپ برگزار شد و در آن ويرجينيا بعنوان مشاور روماتولوژي كار كرد. بعدآ به نقاط مختلف كشور جهت اين امر رفتند.

بعدآ سونيل ليانگ Sunil Liyange كه مشاور روماتولوژي بود سمت او را گرفت. با كمك اعضاء با سابقه تر دوره هايي را در مركز آموزش پس از فارغ التحصيلي در بيمارستان شاه ادوارد هفتم در ويندسور برگزار كرد كه در آن نامبرده مشاور بود. بعدآ مري جن كينز يك پزشك كه با تجربة طولاني طب سوزني انجام مي داد در كارديف دوره هاي مقدماتي را برگزار كرد كه با همياري پني بودگام، آلن گرفت، راجر كوك بين بود و طراحي اين دوره ها توسط او انجام مي شد.

 بعدآ  مشخص شد كه نيازهاي توسعه، آموزش وانتخاب دوره هاي متناسب كار ثقيل تري است كه يك نفر بتواند در دوران فراغت خود انجام دهد و بنابر اين در سال 1997 ، انجمن تصميم گرفت كه يك نفر را جهت اين مورد استخدام كند. مايك كومينگ اولين نفري بود كه اين سمت را پذيرفت و در سال 2001 او مدير اولية انجمن در بخش پزشكي بود. مايك همراه دكتر فرانكي ديد و تعدتدي از اعضاء با تجربه در زمينة طب سوزني دوره هاي عالي را در اين زمينه برگزار مي كنند و بر اساس عقايد نوروفيزيولوژي همراه با دورههاي پايه اي است و دوره هاي پيشرفته اي نيز دارد كه در آخر به اخذ ديپلم طب سوزني پزشكي منجر مي شود.

گواهي معتبر و ديپلم طب سوزني پزشكي:

وقتي در دهة 1990 اعضاء با سابقه تر انجمن دريافتند كه نيازهاي اجتماعي جهت طب سوزني بيشتر از قدرت انجام كار است تصميم گرفتند كه چگونه بهترين راه انجام آن را بررسي كنند. كه بخصوص ويرجينيا كمپ و پول ماركوس عهده دار اين وظيفه شدند. نتيجه برگزاري دوره هاي پذيرفته شده و كميتة امتحان گيرنده بود.اعضاء آن جان كمپ، ويرجينيا كمپ، آنتوني كمپبل، ژاكلين فيليشر، آلن گرفت، سيمون هي هو Hayhoe ، جورج لويت، پول ماركوس(مدير)، ديويد پين Paine ، كورنو پراساد، جان تامسون، اليزابت ولش و آدريان وايت بودند.

در نتيجة تلاش انان انجمن مجمع عمومي را در سال 1995 ، 29 ؟آوريل تشكيل داد.

و مسئول كميته امتحانات و اعتبار نامه ها به ويرجينيا كمپ داده شد. كميته مقرراتي را به ثبت رساند كه در آن بايد يك نفر ديپلم تواناييهاي اصولي و ديپلم طب سوزني پزشكي را اخذ و اهدا كند و پس از ان بود كه مي توانستند عضو انجمن شوند. و افرادي كه اين كار را انجام مي دهند جزو اعضاء صدور اعتبار نامه باشند. و از اين جهت ضروري است كه اعضاء هر 5 سال جهت تمديد پروانه اقدام كنند.

عضويت در انجمن و ضوابط:

عضويت در انجمن بطور روز افزوني افزايش يافته است. در سال 1998 با تصميم ادغام دو سازمان اتحاديه انجمن فيزيوتراپيست هاي داراي مجوز و آكادمي طب سوزني غربي بريتانيا در انجمن تعداد اعضاء افزايش ناگهاني پيدا كرد. در سال 2002 با قبول عضويت از ديگر اعضاء جامعة درماني بدين وسيله تعداد اعضاء بيشتر هم شد.

مديريت انجمن:

در ابتدا كلية كارها توسط كاترين داوسون همسر ديويد داوسون بطور داوطلبانه انجام مي گرفت و در اين زمينه به او مقروض هستيم. بعدآ كارهاي منشي و دفتري بر اساس ساعتي پرداخت مي شد و در اين زمينه بيشتر پولا اگزل درهاي وي كومب فعاليت مي كرد. وقتي در سال 1987 تعداد اعضاء به 500 نفر رسيد واجب بود كه جهت اين منظور يك نفر حقوق بگير را استخدام مي كرديم. كه اين وظيفه را جين ماركوس همسر پول ماركوس تا آپريل 2000 عهده دار شد. تمام كارهاي سازمان را جين انجام مي داد او تمام برنامه هاي انجمن شامل دوره هاي آموزشضي در آخر هفته، جمع اوري حق عضويت اعضاء و ترتيب دادن برنامه هاي كنفرانس و غيره را انجام مي داد.

وقتي جين بازنشسته شد، و انسا ادگرلي Vanessa Edgerleyكه در دفتر چه شير Cheshire كار مي كردو عنوان او كارمند ارشد بود و تا آخر سال 2004 او در انجمن شاغل بود. در نكته مجله بسياري از اعضاء با صورت متبسم او كه در همة برنامه هاي انجمن و سمينارهاي علمي حضور داشت آشنا بودند. كار دوستانه و با محبت او باعث تقويت و پيشرفت انجمن شد.

جين ليولونJane Liewelyn  به انجمن در سال 2000 پيوست كه حالا دفتر نورت ويچ چه شير را او اداره مي كند و انجمن يك دفتر در ان محل در سال 2003 خيداري كرد. جين رسمآ بعنوان يك شركت محدود در سال 1996 ، در شانزدهم آگوست كار مي كرد و علت اصلي آن مسائل بانكي واجازة بانك براي افتتاح حساب مخصوصي بود كه بدين وسيله مي توانستيم حق عضويت اعضاء را جمع آوري كنيم.

دفتر انجمن طب سوزني پزشكي بريتانيا در لندن:

بعلت افزايش اعضاء و حفظ پرستيژ بالاي انجمن تصميم گرفتيم در لندن دفتري تهيه كنيم.در 1999 كونر وپارساد كه بعدآ رئيس كميته توسعة انجمن شد اين دفتر را در بيمارستان سلطنتي هموپاتيك بنا نهاد و كارمند انجا جوليان پريس Price رئيس هيئت مديرة انجمن بود و دستار شخصي او بود. كمك هاي او به انجمن همكاري او با مدير پزشكي در زمبنة حفاظت از منافع اعضاء در مقابل مقامات بالاي دولتي در مسائل شغلي و حرفه اي بود.

برخورد غربي طب سوزني از طرف انجمن طب سوزني پزشكي بريتانيا:

وقتي انجمن ابتدا در سال 1980 تاسيس شد موسسان از روش طب سوزني كه قرنها از عمر آن مي گذشت استفاده مي كردند. در طول ساليان دراز تغيير بطئي روي داد و اكثريت اعضاء از روش جديدتر آن استفاده مي كنند يا به عبارتي فرم متمايل به غربي آن. تعداد افراد زيادي در ان نقش داشتند ولي بعلت هدف در خلاصه گويي فقط به تعدادي در اين زمينه اشاره مي كنم.

سم ليپتون Sam Lipton از اعضاء موسس انجمن بود و تا زمان مرگش مشاور بيهوشي بود و رئيس مركز درد در بيمارستان والتون ، ليورپول بود و باعث ترقي طب سوزني بوسيلة سخنرانيهايي شد كه در جلسات انجمن ارائه مي كرد. يك مثال خوب از كارهاي او در سال 1988 بود كه اظهار داشت" من پيشنهاد مي كنم به شما كه با روشهاي سادة اماري مانند جذر، واريانس، منحني هاي پخش نرمال و انحرافات استاندارد آشنا شويد. ما فقط مي توانيم طب سوزني را با متدهاي آماري كه خوب برنامه ريزي شده باشند و مطالعات كلنيكي به دنياي پزشكي و جهان بقبولانيم.

پيتر ناتان كه در طول زندگي خود يكي از اعضاء موثر بود و در بيمارستان ملي براي نورولوژي و جراحي مغز و اعصاب در لندن يك پزشك برجسته بود. با انجام تحقيقات كلينيكي همراه همكارانش در اثبات موثر بودن طب سوزني جهت ميگرن و سر درد عصبي كمك شاياني به طب سوزني نمود.

ديويد بوشر Bowsher مدير تحقيقات در انستيتوي تحقيقات درد واقع در بيمارستان والتون، ليورپول عدلة مستند فراواني از مكانسيم هاي نوروفيزيولوژيك در تاثير طب سوزني بر گيرندة درد داشت.

جان تامپسون پرفسور بازنشسته فارماكولوژي در دانشگاه نيوكاسل مقالات زيادي را به انجمن در زمينة مكانيسم هاي طب سوزني ارائه داد و بعلاوه كمك هاي فراواني در يادگيري ما از واكنش مودوس اپراندي Modus Operandi و نحوة عملكرد تحريك الكتريكي از طريق پوست TENS ارائه داد.

فليكس مان ، پدر انجمن بتدريج از طب سوزني سنتي به نفع طب سوزني نوع غربي ان كه خود در شكل گيري ان نقش بيسازيي داشت برگشت. كشف او در تاثير تسكين دهندة درد در اثر سوزن زدن به پري اوست استخوان و شناسايي او از واكنش شديدي كه گاهآ افراد به سوزن نشان مي دهند و در اين موارد نياز به تحريك كمي دارند دو تا از كمك هاي مهمي بود كه او به طب سوزني امروزه مه نموده است.نظرات اخير او در اين مورد در جديدترين كتاب او به نام " كشف مجدد طب سوزني - يك نگاه تازه به يك طب قديمي" منعكس شده است. حركت به طرف نوع غربي طب سوزني را مي توان در كتاب او كه به سال 1977 منتشر شده است نيز يافت كه عنوان ان" نظريات علمي بر روي طب سوزني " است. در ان او به مواردي اشاره نمود مانند مشاهدة مهم پزشك امريكايي ژانت تراول Janet Travell كه بعد از سال 1950 در مورد ارجاع گيرندة درد از نقاط بشدت تحريك پذير در عضلات كه او به آنان نقاط محركة ميو فاسيال myofascial trigger points (MTrPs) ناميد.

درد نقاط محركة عضلاني-فاسيال MTrPs :

علاقة فليكس من به كار تراول باعث توجه يكي ديگر از موسسين انجمن به نام الكس مك دونالد گرديد كه وقتي او در كلينيك درد در بيمارستان صليب سرخ لندن كار مي كرد يك تكنيك را بوجود آورد به نام سوزن زدن سطحي به نقاط محركة مايو فاسيال كه بعدآ در يك مطالعة كلينيكي قابل توجه نشان داد كه اين روش جهت درمان درد پشت ناشي از نقاط محركة مايو فاسيال موثر است.

اعضاء ديگر انجمن كه جهت طب سوزني و روش نقاط فوق الذكر زحمت كشيدند شامل بوند از مايك كومينگ، آدم وارد و جان ري نولد و خودم بوديم كه در اين زمينه مقالات زيادي را منتشر كرديم و كتابهاي زيادي را نوشتيم. بعلاوه چن گون پزشكي در وانكوور كانادا كه به صورت افتخاري به عضويت انجمن در امده بود بنيان گذار درمان از طريق نقاط بالا بوديم.

طب سوزني بر اساس اسناد:

ادوارد ارنست مدير بخش پزشكي مكمل در دانشگاه اكستر و آدريان وايت تحقيقات را انجام مي دانند و انان در طي سالهاي 1994 تا 2003 باعث اثبات علمي طب سوزني بر اساس مستندات شدند. و در اين مورد كتابي را به نام "طب سوزني: يك ارزيابي علمي" در سال 1999 منتشر كردند. د ر يكي از فصول برجستة اين كتاب كه توسط آدريان وايت بر روي مكانيسم هاي نوروفيزولوژيك طب سوزني نگاشته شده است كه در ان اثر از طب سوزني در كاهش گيرنده هاي درد اشاره شده است و يك بخش ديگري از اين كتاب تحقيقات كلينيكي Edzard Ernest دربارة طب سوزني را بررسي مي كند.

و همچنين ژاكلين فيليشه و مايك كومينگ يك فصل اصلي را در مورد طب سوزني پزشكي غربي است توضيح مي دهند.

انجمن به ژاكلين فيليشر و آدريان وايت بعلت بصيرت بالاي آنان در دعوت از اكپانكچريست هاي بين المللي و انتشار كتاب " طب سوزني غربي- يك روش برخوردعلمي" كه در سال 1998 منتشر شد مديون هستيم. جهت درك بهتر اثر انان در اين زمينه به پاراگرافي كه در اخر مقدمه به نگارش هئيت تحريريه  در امده بود اشاره مي كنم كه در ان مي گويند" اميدواريم كه اين كتاب درسي باعث شكوفايي طب سوزني از ريشه هاي مرموز طب جايگزين شده و باعث آميزش كامل ان با طب متعارف در دهة اينده گردد."

عضو ديگر انجمن كه در اين مورد كمك كرد پزشك بازنشسته و مشاور در بيمارستان سلطنتي هموپاتيك لندن آنتوني كمپبل بود كه هم در دوره هاي آموزشي و هم در آخرين كتبش " طب سوزني در عمل-جدا از نقاط و مريدينها " كه در سال 2001 منتشر شد جهت انجمن زحمت زيادي را كشيد.

تحقيقات كلينيكي در زمينة طب سوزني :

موفقيت انجمن مرهوم كار علمي و برخورد علمي به طب سوزني بود تا بدين وسيلهخ بتوانيم پزشكي ارتودوكس غربي را مقبول كنيم و انهم مرهوم بدست آوردن شواهد از طريق انجام تحقيقات كلينيكي فراوان است. در اين زمينه دو تن از اعضاء سرويس ارزشمندي را با نوشتن طراحي بهنه تحقيقات انجام دادند كه يكي از آنان چارلز وينست استاد مسن روانپزشكي در كالج دانشگاهي لندن بود كه در كتاب خود" پزشكي مكمل : آيندة تحقيقات" و جورج لويت يك استاد كلينيك ديگر در دانشگاه ساوت همپتون بود كه او نيز در كتابش بنام " تحقيقات كلينيكي در درمانهاي مكمل" بدين منظور كمك كرد.

بخصوص جهت اعضاء انجمن توسط انجمن تحقيقاتي كه توسط پول ماركوس در دورة رياستش ايجاد شده بود تا اعضاء بتوانند راهنماييهايي را در زمينة پروتكل كلينيكي انجام دهند. بعلاوه ژاكلين فيل شيراز اعضايي كه در زمينة تحقيقات فعال بود باعث جمع اوري يك فرم بين المللي در زمينة تحقيقات شد كه دران سند با كلية افراد صاحب نظر بين المللي در اين زمينه به توافق رسيده بود.

آيندة انجمن طب سوزني بريتانيا:

طبق آنچه گفته شد انجمن طي 25 سال گذشته قويتر و قويتر گشته است. يان انجمن هم اكنون 2500 عضو دارد و علاقه به اين حد است كه نه تنها اعضاء در سمينارهاي علمي شركت مي كنند بلكه در دوره هاي آموزشي به تعداد زيادي شركت مي نمايند. وبه 18 گروه ناحيه اي تقسيم شده اند. با تمام دلايل بالا بدين لحاظ بنظر مي رسد كه انجمن آيندة درخشاني در سالهاي آتي جهت افزايش اثر بخشي خواهد داشت و زمينة تشويق استفاده و ارزيابي علمي از طب سوزني جهت منافع عموم مردم خواهد بود.

با تشكر از :

من از پروفسور جان تامپسون جهت نگداري مدارك از تاريخچة انجمن تشكر مي كنم كه با استفاده از انان من توانستم اين بررسي را بنويسم.

 

 

مترجم:

با توجه به اثر بخشي و داشتن عوارض بسيار محدود و مقبوليت بين المللي اينجانب با ترجمة اين مقاله كه تا حد.دي شامل تاريخچة انجمن طب سوزني بريتانيا و در ان مروري واقع گرايانه به مقبوليت اخير غربيان و چراهاي ان تا حودي بطور مفصل پرداخته است. اميدوارم در اين مورد در كشور عزيزمان نيز احاد مردم بتوانند از مزاياي ان سود جوين

 


تاریخ انتشار: 1397/08/14 23:34