سرگيجه
سرگيجه
گزارش موردي جورنال طب سوزني پزشكي ، جورنال رسمي آكادمي طب سوزني آمريكا . سپتامبر 2007 نويسنده: دكتر سيروس سلطانيان ، مترجم: دكتر سيروس سلطانيان، MD
خلاصه: تاريخچه: سرگيجه يك تشخيص علامتي است كه يك علامت از بيماريهاي گوش داخلي است و بخصوص در بيماريهاي گوش داخلي و بخصوص در بيماري لابيرنت يا التهاب ديده مي شود. عوامل اتيولوژيك متفاوتي مي توانند باعث سرگيجه شوند. طراحي وزمينه و بيمار: مروري است بر يك بيمار مونث بالغ. كارهاي انجام شده: پنج دورة درماني انجام شد كه چهار جلسة اول يك روز در ميان و اخرين ان يك هفته بعد از جلسة چهارم انجام شد. درمان شامل مي شد از سوزن گذاري needling در 16 نقاط طب سوزني و اساس درمان سندرمهاي چيني بودند. سوزن گذاري دو طرفه بود و در تمام موارد چي بدست آمد.( احساس چي احساس مخصوصي است كه در سوزن گذاري همراه با تحريكات بدست مي ايد كه هم انجام دهندة طب سوزني مي تواند ان را احساس كند و هم بيمار). نقاطي كه بيشتر استفاده شدند شامل بودند از LR3 ,Gb34, GB43 كه به لحاظ تقليل كبد استفاده شد، SP6, Sp9 و ST36 براي تقويت طحال و معده و از نقاط GB2, SI19,TH17 بعنوان نقاط موضعي براي كمك به ازاد سازي مريدين ها استفاده شد. مهم ترين نتيجة حاصل شده: اظهار برطرفي علامت توسط بيمار و مشاهدة وجود نيستاگموس و سرگيجه بعد از حركت سر. نتايج: بيمار گزارش داد كه علامت او بعد از نخستين جلسه طب سوزني بطور محسوسي بهبودي يافته است. بهد از دومين جلسه اظهار نمود كه سرگيجة او كاملآ بهبود يافته است. بعد از شش ماه بيمار هنوز علامتي نداشت. نتيجه گيري: اين گزارش موردي نشان داد كه طب سوزني مي تواند يك راه اولية درماني مناسب جهت سرگيجه باشد. تحقيقات مفصل كلينيكي و ازمايشگاهي بايد در اين زمينه به انجام برسد تا بتواند اين يافته را تاييد بكند و همچنين تاييد بكند كه اساس فيزيولوژيكي در متاسب سازي سيستم لابرينت دارد. لغات كليدي: طب سوزني Acupuncture ، سرگيجهVertigo ، ينگYang ، ينYin ، اتش كبد Liver Fire . مقدمه: سرگيجه يك علامت است كه در بيماريهاي مختلفي ديده مي شود. وقتي همراه مي شود با نيستاگموس يا با حركت سر ايجاد مي گردد مي توان گفت كه سرگيجه در اثر التهاب لابيرينت يا بيماريهاي لابرينت ايجاد مي شود. اين علامت گاهآ مقاوم است به درمان نگهدارنده يا درمان دارويي. همچنانكه در گزارش اين بيمار مي بينيم تنها درمان باقي مانده در اين مورد تخريب جراحي سيستم وستيبولار بود كه بيمار حاضر نشده بود انجام دهد. در طب سنتي چيني يا TCM سرگيجه يك سندرم است كه به چهار علت ديده مي شود اولين انها نارسايي چي و خون ، دومين افزايش فعاليت ينگ كبد و سومين مصرف ذات كليه و اخرين تجمع رطوبت dampness و خلط phlegm در انرژي دهندة بينابيني است. روشها: بيمار يك زن 45 ساله بود كه با مشكل سرگيجه و نيستاگموس مقاوم به درمان مراجعه كرد. او قبلا به پزشكان متعددي مراجعه كرده بود و جهت نامبرده CT اسكن از مغز ، اوديومتري و ازمايشات بيوشيميايي درخواست شده بود كه انان نرمال بودند استفاده از روش درماني TCM پس از اخذ رضايت از بيمار انجام شد. جهت اين منظور تشخيص زبان و نبض به روش طب سنتي چيني يك اساس تشخيص است. نبض TCM او شناور floating ، بينابيني ، و تات Taut بود زبان او داراي پوشش سفيد و چرب greasy بود. بر اساس تشخيص طب سنتي چيني علائم نامبرده در اثر خشم طولاني مدت مزمن همراه با افسردگي ايجاد شده بود كه انان ين كبد و ينگ كبد را استفاده كرده اند و باعث حمله به سر شده اند. بايد توجه داشت كه مسائل روحي مزمن ين كبد را مصرف مي كند. درمان بر اساس تشخيص طب سنتي چنيني انتخاب شد. من جهت بيمار در چهار جلسة اول يك روز در ميان طب سوزني انجام دادم و اخرين جلسه يك هفته پس از آن انجام شد. هدف از انتخاب نقاط تغذية ين كبد و كاهش اتش كبد يا ينگ كبد بود. نقاط استفاده شده ST36, GB34, SI3 , SI 19, GB2 , TH 17, LI 4 , SP 6, GB43 بود . نقاط در مريدين كيسة صفراوي با استفاده از مانور كاهنده تحريك شد(reducing maneuver ) و نقاط در مريدين هاي معده و طحال با استفاده از مانور تقويتي (reinforcement manuever ) تحريك شدند. سوزنها به مدت سي دقيقه در محل مي ماندند و از نوع يك بار مصرف محصول چين با نام تجاري هوان كياوو بودند. نتايج: بيمار بهبود قابل توجهي بعد از جلسة اول داشت و علائم اول پس از جلسة دوم كاملا بهبود يافته بود. در پي گيري بعمل آمده پس از شش ماه علامتي نداشت. بحث: در طي اوايل دهة 1970 نظر جهاني نسبت به طب سوزني عوض شد و هم اكنون به عنوان يك روش درماني مورد قبول واقع شده است.در كتاب " طب سوزني پزشكي : برخورد علمي غربيانه با ان" نوشتة فليش و رايت اين طور بيان كردند كه: اميدواريم كه اين كتاب بتواند طب سوزني را از ريشه هاي مرموز جايگزين برهاند و بتواند روند تلفيق كامل ان را به پزشكي متعارف تسريع بخشد. اگرچه در اين زمينه مشكلاتي وجود دارد تا بتوانيم طب سوزني را با پزشكي متعارف پيوند دهيم تا بتوانيم مواردي مانند اين مورد همچون ميليونها موردي كه تا كنون بوسيلة اين روش درماني درمان شده اند سريعتر خدمت كنيم. راچفورد Rotchford با اين مورد پرداخته كه با توجه به بي عارضه بودن طب سوزني و فوايد عديده بنظر معقولانه مي ايد كه در صورتيكه پزشكي متعارف نتواند به بيمار كمك كند بايد به طب سوزني ارجاع داده شود چرا كه يك روش درماني موثر و مقبولي نيز مي باشد. همچون اين مورد كه در صورت ارجاع سريعتر بيمار كمك به بيمار مي توانست سريعتر باشد. نتيجه گيري: همچنان كه اين مورد به ما پيشنهاد مي دهد كه با توجه به جواب خوب با جهت اثبات ان از جمعيت بيشتر و موارد بيشتر در مدت زماني بيشتري در مورد سرگيجه بايد استفاده شود و در صورت ايجاد نتيجة مثبت همچون مورد ما مي توان اينطور نتيجه گيري كرد كه طب سوزني يك روش درماني مطمئن در اين مورد است. و تحقيق مفصل در مورد اثر طب سوزني بر لابرينيت ها نيز از مواردي است كه بايد مد نظر باشد.