اخلاق پزشکی در مقاله طب از چهار مقاله نظامی عروضی سمرقندی


طب شرقی

اخلاق پزشكي در مقاله طب از چهار مقاله نظامي عروضي سمرقندي
 
بنام خدا

عنوان مقاله:

 اخلاق پزشكي در مقاله طب از چهار مقاله نظامي عروضي سمرقندي

نويسنده:

 دكتر محمدعلي حيدرنيا

استاديار گروه بهداشت وپزشكي اجتماعي ، دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي

چكيده:

كتاب چهار مقاله نظامي عروضي سمرقندي از كتب بسيار مهم پارسي در قرن ششم است . كه حاوي چهار مقاله در فن ، دبيري، شعر ، نجوم و طب است .

در مقاله طب و هدايت طبيب نكات بديعي از اخلاق پزشكي بطور بسيار فشرده بيان شده است و اين مطالعه با هدف بررسي اخلاق پزشكي دراين مقاله انجام شده است .

روش:

اين يك مطالعه كيفي از نوع تحليل محتوي است . كه مطالب مربوط به اخلاق پزشكي درمقاله طب و هدايت طبيب استخراج و مورد تجزيه وتحليل قرارگرفته است .

يافته ها:

در مقاله طب و هدايت طبيب بر لزوم نرم خويي و خوشرفتاري ، باسواد بودن پزشك ، احترام به بزرگان علمي و متخلق بودن به اخلاق اسلامي تاكيد شده است .

نتيجه گيري:

يافته ها نشان مي دهد كه طب سنتي ايراني - اسلامي جايگاه ويژه اي براي اخلاق پزشكي قائل است و در پزشكي امروز در مسائل مربوط به حقوق بيمار و رابطه پزشك و بيمار ميتوان از اين پشتوانه عظيم استفاده كرد.

واژگان كليدي:

اخلاق پزشكي - مقاله طب - چهار مقاله - نظامي عروضي سمرقندي

 

بنابر تعريف لغت نامه پزشكي دورلند، اخلاق پزشكي (medical ethics) عبارتست از رعايت اصول و ارزشها در تصميم گيري هاي پزشكي . معمولاً اصول و ارزشها برگرفته از ريشه هاي تاريخي و فرهنگي ، مذهبي و پزشكي گذشته هر جامعه مي باشد وضمن اينكه كليات اين اصول و ارزشها در همه جوامع پايه مشتركي دارند اما در جزئيات تفاوت هايي در جوامع و مكتب هاي مختلف ديده ميشود (1) و از همين جاست كه مثلاً مي گوييم اخلاق و اخلاق پزشكي در اسلام ، يا اخلاق و اخلاق پزشكي در بوديسم و غيره . نكته قابل توجه در اين تعريف دامنه و گستره حوزه تصميم گيريهاي پزشكي است و نبايد اين تصميمي گيريه هاي را فقط دررابطه پزشك  وبيمار جستجو كنيم . بلكه رعايت اصول و ارزشها بايد در هر تصميمي كه مربوط به سلامت افراد يا جامعه است رعايت شود. و با اين نگرش، گستره و دامنه اخلاق پزشكي مشخص ميشود. و از آنجا كه سيستم بهداشت و درمان متولي و مدير امور سلامت جامعه است بايد جايگاه اخلاق پزشكي در اين سيستم مورد توجه قرار گيرد. دريك نگاه ساده وكلان سيستم بهداشت و درمان يك هدف دارد كه تامين ، حفظ و ارتقاء سلامتي جامعه است و براي دستيابي به اين هدف بزرگ و اخلاقي سه استراتژي را دنبال مي كند كه عبارتند از: پيشگيري هاي اوليه ، ثانويه و ثالثيه و درهمين راستا سه فعاليت عمده ، آموزش پزشكي ، ارائه خدمات و پژوهش را بعهده دارد (2) . و توجه به  اخلاق پزشكي يعني رعايت اصول و ارزشها در هدف گذاري و تعيين استراتژي و فعاليت ها و از اين جاست كه اخلاق پزشكي در برنامه ريزي ، اخلاق پزشكي درآموزش ، و ارائه خدمات و پژوهش وارد ميشود.

همراهي حرفه پزشكي با اصول اخلاق داراي سابقه طولاني است و در درجه اول در جهت حفظ منافع بيمار طراحي شده و كاملا بر گرفته از اصول اخلاقي و چگونگي پزشكي جامعه خود بوده است . پزشكي سنتي ايراني اسلامي با توجه به درخشش بي نظيري كه در سطح پزشكي دنيا داشته همواره به مسائل اخلاق پزشكي  هر چند به صورت تئوري توجه خاص داشته است . پزشكي ايراني اسلامي مخصوصاً در قرون چهارم تا هشتم هجري سرشار از مسائل ناب اخلاق پزشكي با تاكيد بر اخلاق اسلامي مي باشد. وبسيار ضروري است كه قانون ابن سينا، الحاوي رازي ، ذخيره خوارزمشاهي ، فردوس الحكمه ابن طبري و ساير آثارپزشكان و حكيمان ايراني از زاويه اخلاق پزشكي مطالعه و مورد بررسي قرار گيرند. چهار مقاله نظامي عروضي سمرقندي كه نام ديگر آن مجمع النوادر است يكي از كتب بسيار مهم پارسي است كه نويسنده در حدود سال 550 هجري قمري آنرا به زبان پارسي تاليف كرده و بطور بسيار فشرده و خلاصه به چهار فن مورد توجه زمان خود يعني دبيري، شعر، نجوم و پزشكي مي پردازد و از اين روبه  چهار مقاله شهرت يافته است .(3)  نظامي عروضي سمرقندي در مقاله چهارم  تحت عنوان ( علم طب و هدايت طبيب) ضمن يك مقدمه و دوازده حكايت از پزشكان مشهور قبل از خود، بطور فشرده وكوتاه به نكات بديعي از اخلاق پزشكي مي پردازد. پزشكاني كه درمقاله علم طب و هدايت طبيب به آنها و شرح درمان هاي نادر توسط آنها اشاره شده است عبارتند از:

پزشك مسيحي ايراني از مكتب جنديشاپور كه در قرن دوم در نظاميه بغداد تدريس مي كرد و پزشك مامون خليفه عباسي بود بنام بختيشوع (Bokhteyashoo)  ، شيخ الرئيس حجة الحق ابوعلي سينا، محمدبن زكرياي رازي، ابوالخيرخمار، علي بن عباس مجوزي اهوازي ارجاني ، اديب اسماعيل، حكيم جاثليق ، حكيم اسماعيل جرجاني و ابن مندويه اصفهاني و ....

 روش :

مطالب و نكاتي كه در مقاله علم طب و هدايت طبيب مربوط به اخلاق پزشكي مي باشد مطابق متن كتاب بدون دخل و تصرف بيان ميشود و در قسمت بحث مورد تجزيه و تحليل قرار مي گيرند.

در تعريف علم طب:

‹ طب صناعتي است كه بدان صناعت صحت در بدن انسان نگاه دارند و چون زائل شود باز آرند› و در هدايت طبيب گويد:

‹ اما طبيب بايد كه رقيق الخلق ، حكيم النفس و جيدالحدس باشد و حدس حركتي باشد كه نفس را بود در آراء صاعبه اعني كه سرعت انتقالي بود از معلوم به مجهول و هر طبيب كه شرف نفس انسان نشناسد رقيق الخلق نبود و تا منطق نداند حكيم النفس نبود و تا مويد نبود به تائيد الهي جيدالحدس نبود و هركه جيدالحدس نبود بمعرفت علت نرسد›.

و درچارچوب يك حكايت پزشكي نتيجه گيري مي كند كه:

‹ طبيب بايد كه نيكو اعتقاد بود و امر و نهي شرع را معظم بدارد›.

و باز در جريان يك حكايت كه بصورت يك شرح حال بيماري مطرح ميشود از زبان پزشك معالج مي گويد: ‹ چنانچه پزشك در شناختن علت درماند به خداي عز و جل بازگردد و از او استعانت خواهد و اگر در علاج فروماند هم به خداي بازگردد و ازو مدد خواهد كه بازگشت همه بدوست › .

و آنگاه كه معترضي كم سواد كتابي به عنوان اصلاح قانون ابن سينا مي نويسد براو مي تازد و او را از اصحاب خرد بيرون دانسته و مي گويد:

‹ شنيدم كه يكي دراين كتاب ( قانون) بر بوعلي اعتراض كرد و از آن معترضات كتابي ساخت و اصلاح قانون نام كرد گويي در هر دو مي نگرم كه مصنف چه معتوه مردمي باشد و مصنف چه مكروه كتابي ، چرا كسي را بر بزرگي بايد اعتراض كرد كه تصنيفي از آن او بدست گيرد مساله نخستين برو مشكل باشد..... ايزد تبارك و تعالي ما را از اين هفوات و شهوات نگاه دارد و بمنه و لطفه ›.

در آموزش همراه با استاد ضمن توصيه به خواندن كتب پزشكي معتبر از قبيل الحاوي ، كامل الصناعه ، صد باب بوسهل مسيحي و ذخيره خوارزمشاهي در نهايت مي گويد:

‹ اگر بخواهد كه از اين همه مستغني باشد بقانون كفايت كند و آنرا بر استادي مشفق بخواند›

و در بي اعتمادي به حافظه در ارائه خدمات پزشكي بيان ميدارد كه:

‹ پس اگر طبيبي مجلد اول قانون ابن سينا بدانسته باشد و سن او به اربعين كشد اهل اعتماد بود و اگر اين درجه حاصل دارد بايد كه از اين كتب صغار كه استادان مجرب تصنيف كرده اند يكي پيوسته با خويشتن دارد . چون تحفه الملوك محمد بن زكريا و كفايه ابن مندويه اصفهاني و تدارك انواع الخطافي التدبير الطبي و خفي علائي و يادگار سيداسماعيل جرجاني زيرا كه برحافظه اعتمادي نيست كه در آخر موخر دماغ باشد كه ديرتر در عمل آيد . اين مكتوب او را معين باشد›.

بحث :

در مقاله علم طب و هدايت طبيب در زمينه اخلاق پزشكي بر موارد زير تاكيد شده است . تعريف طب ، خوش اخلاقي و خوشرفتاري پزشكي ، خردمندي و باسواد بودن پزشك ، اهميت استاد مشفق در آموزش پزشكي ، احترام به پيشكسوتان طب ، و عدم تكيه بر  حافظه در كار پزشكي و از همه مهمتر دين و دينداري است .

در تعريف علم طب بنظر ميرسد تعريفي كه در چهار مقاله ارائه ميشود برگرفته از تعريف ابوعلي سينا از طب است با اندكي تفاوت . زيرا بوعلي مي گويد ‹ گويم طب دانشي است براي حفظ سلامت و چون ميرود اعاده آن ›(4) و اگر از كنار واژه صناعت يا دانش با اندكي تساهل بگذريم هر دو تعريف يكي است . درمقايسه با تعريف جديدي كه سازمان بهداشت جهاني ازسلامتي ارائه ميدهد ‹ سلامتي عبارتست از آسايش كامل جسمي ،رواني ، اجتماعي و نه صرفاً نبود بيماري›.(5)

اين تعريف تئوريك از طب كه در چهار مقاله ارائه شده به بهترين نحو مي تواند سلامتي خواسته شده توسط سازمان بهداشت جهاني را فراهم كند. چرا كه بر حفظ سلامت يعني پيشگيري از بيماريها در پيشاپيش درمان تاكيد دارد. و بنابر آنچه در مقدمه شرح داده شد اخلاق پزشكي را با اين تعريف از طب سنتي ايراني اسلامي مي توان با سه هدف و سه استراتژي و سه فعاليت ذكر شده كه به عنوان اركان سيستم بهداشت و درمان هستند تعميم داد.

نرم خوئي و رفتار مناسب توام با خردمندي و باسواد بودن پزشك از مواردي است كه در مقاله طب بر آن تاكيد شده است و در دوران شكوفايي طب ايراني اسلامي عموما چنان توقع داشتند كه پزشك  بايد با فضيلت و با تقوا و داراي صفات اخلاقي خوب باشد(6)  كه در مقايسه با اصول اخلاق پزشكي كه در پزشكي نوين امروز مطرح است بسيار همخواني و هماهنگي دارد. در اصول اخلاق پزشكي بر موارد زير تاكيد شده است .

پزشك بايد تمام جنبه هاي مراقبت پزشكي را با دلسوزي و حفظ احترام به شان و حقوق بيمار انجام دهد . پزشك بايد معيارهاي استاندارد مربوط به تخصص خود را مراعات كند و درتمام ارتباط حرفه ايش صادق باشد. پزشك بايد دانسته هاي علمي اش به روز باشدو در آموختن و به كارگيري مطالب كوشا باشد (2)  با اندكي دقت دريافت ميشود كه اصول گفته شده در مقاله طب با اصول اخلاق پزشكي امروز كاملاً مطابقت دارد.

آموزش پزشكي جديد بر نقش استاد برجسته و دلسوز تاكيد خاص دارد و در مقاله طب نيز به اين موضوع اشاره شده است كه استاد علاوه بر سواد بايد كه مشفق و دلسوز به آموزش دانشجويان پزشكي باشد تا بتواند طبيبي ماهر و خردمند تربيت كند.

در اصول اخلاق پزشكي امروز احترام به همكاران و پيشكسوتان پزشكي توصيه ميشود و مادر مقاله طب مي خوانيم كه افراديكه بضاعت علمي كافي نداشته ولي به پيشكسوتان اعتراض و حمله مي كنند انسانهاي قابل احترام نيستند . البته جاي ذكر است كه در طب سنتي ايراني اسلامي شك بر اساتيد چنانچه بر پايه علمي وصداقت استوار باشد نه تنها نكوهيده نيست كه جاي احترام دارد. چنانكه نمونه آنرا در كتاب الشكوك علي جالينوس نوشته محمد زكرياي رازي مي بينيم (6). كه بر جالينوس پزشك برجسته واسطوره اي خرده مي گيرد و با صداقت و ضمن احترام شك خود را بيان ميدارد.

.

منابع:

•1-   شجاعي تهراني حسين . در ترجمه درسنامه پزشكي پيشگيري و اجتماعي ، جي اي پارك ( مولف) . جلد دوم، چاپ اول، انتشارات دانشگاه علوم پزشكي گيلان . 1376.

•2-      پارسا سوسن ، حيدرنيا محمدعلي ( مولفين ) ، درسنامه تماس زودرس با بيمار، دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي ، 1384.

•3-      قزويني محمدبن عبدالوهاب . تصحيح چهار مقاله  نظامي عروضي سمرقندي ( مولف) هلند، انتشارات بريل .1327.

•4-      هه ژار. در ترجمه قانون في الطب ، ابوعلي سينا( مولف) . كتاب اول . نشر سروش 1385.

•5-      پوراسلامي محمد، در ترجمه واژه نامه سلامت. چاپ اول ، انتشارات و چاپ دانشگاه تهران ، 1379.

•6-      ارام احمد. در ترجمه علم و تمدن در اسلام ، سيدحسين نصر( مولف) ، چاپ دوم ، انتشارات خوارزمي ، 1359.

•7-      محقق مهدي ، در ترجمه الشكوك علي جالينوس ، محمدبن زكريا الرازي (مولف) ، انتشارات دانشگاه تهران ، 1372.

•8-      محقق مهدي ، تاريخ و اخلاق پزشكي در اسلام و ايران ( مجموعه مقالات ) ، انتشارات سروش ، 1374.

 


تاریخ انتشار: 1397/08/14 23:27